آفات تشکل ها1
بسم الله الرحمن الرحیم
آسیب شناسی تشکل های فرهنگی
هرچه تفکرنموده تا مقدمه ای مناسب برای ورود به بحث آفات تشکل فرهنگی پیدا نماییم،به این نتیجه رسیدیم که اصلا مقدمه برای چه؟کار فرهنگی که دیگر مقدمه نمی خواهد!برای کار فرهنگی باید فرصت را غنیمت شمرد و سریع وارد اصل مطلب شد چرا که ممکن است حتی یک ثانیه غافل ماندن از آفات یک تشکل برای یک عمر و حتی یک نظام خسارت به بار آورد پس بی مقدمه سراغ اصل مطلب می رویم:
1-یکی از آفاتی که به نظر می توان برای یک تشکل فرهنگی می توان ذکر نمود عدم درک درست هدف اصلی و حتی گم نمودن هدف در میان روزمرگی های تشکیلات باشد؛تشکل های فرهنگب به جای اینکه بنشینند و در مورد دغدغه ها و مسائل اساسی فرهنگی اتاق فکر تشکیل بدهند و به سیاست گذاری صحیح بپردازند،درگیر مسائل جزئی و برنامه های تکراری شده اند ،مسائل و برنامه هایی که شاید سالیان دراز اجرا شده باشند اما نتیجه معقول و مطلوب حاصل نشده باشد؛برنامه هایی که تنها نتیجه آن برای تشکل فرهنگی غافل ماندن از هدف اصلی بوده،شاید همین حالا که این مطالب را می نویسم خیلی از تشکل ها مشغول بحث درمورد دکور و شربت و چای شیرینی باشند حواسمان باشد که مبادا فریب بخوریم ؛مبادا که راه را گم نماییم؛ مبادا که دچار خسران عظیم گردیم....
2-آفت دیگری که شاید خیلی ها آن را لمس نموده باشند درگیر شدن به امور اجرایی است قبل از اینکه فکر ساخته شود؛مهم ترین کار قبل از اقدام شناخت است،متاسفانه تشکل های فرهنگی قبل از اینکه اوضاع را رصد نمایند ؛قبل از اینکه دشمن و ابزارهای او را بشناسند و قبل از اینکه از نقشه دشمن آگاه گردند،دست به اقدام می زنند و طبیعی است که در یک نبرد تمام عیار طرفی برنده است که آگاهی تام و کامل از دشمن و نقشه های آن داشته باشد،همانطور که در طول عملیات های مختلف هشت سال دفاع مقدس ،نیروهای ما قبل از اینکه عملیات را آغاز نمایند تیم شناسایی داشتند ،تیمی که خطرهای فراوان را به جان می خرید تا دشمن را بشناسد ؛عرصه فرهنگی نیز همانگونه است ،همانطور که آقا فرمودند حتی حساس تر و مهم تر ،حال یک اقدام نابخردانه یک عمر حسرت و عقب ماندگی از هدف را به دنبال خواهد داشت.....
3-آسیب دیگر موازی کاری در میان تشکل های هم راستا است و همین باعث می شود در یک موضوع چندین کار پراکنده از سوی چندین تشکل انجام پذیرد و هدف همه یکی باشد و هیچکدام به هدف نرسند؛علت واضح است وقتی که نیرو و توان پراکنده باشد و متمرکز نشود،طبیعتاَ بهترین استفاده از ظرفیت بالای تشکیلات نمی شود .بهتر است تشکل های هم راستا هراز چند گاهی شورای هماهنگی برگزار نمایند؛البته نه از نوع شوراهای تشریفاتی؛بنشینند و فکر کنند و از برنامه هایشان بگویند و برنامه های مشترک را با همکاری هم در سطح وسیع تر انجام دهند قطعا اینگونه به نتیجه بهتری خواهند رسید.
4-آفت دیگری که بعضاَ تشکل های فرهنگی دچار آن می شوند فرد گرایی است اگر فردی که در تشکیلات کار می نماید صعه صدر کافی در برخورد با عقاید نداشته باشد و یا نظر خودش را برترین و بهترین بداند قطعااین تشکیلات از درون دچار بحران می گردد.این آفت به خصوص برای مدیران تشکیلاتی خیلی بد است ،کسی که حتی نمی تواند آرای متضاد را تحمل نماید چگونه می تواند آراء متضاد را جمع نماید؟؟
برای حل این آفت نخستین کار بالا بردن تقوااست ؛وقتی که سیم اتصال با خدا خوب وصل شود سعه صدر هم بالا می رود و فرد به ثبات بیشتری می رسد...
راه حل دیگر توجه نمودن و الگو قرار دادن شهید بهشتی مخصوصا برای مدیران تشکیلاتی می باشد،همانطور که حضرت آقا در کتاب قرارگاه ها فرمودند نمونه اعلای کار تشکیلاتی شهید بهشتی بود که خیلی خوب با حلم و صبر کافی از پس جمع عقاید مخالف برمی آمد و به هر نظری احترام می گذاشت..به نظر بچه تشکیلاتی باید هراز چند گاهی باید مروری بر خصوصیات شهید بهشتی داشته باشد و سعی نماید قدم به قدم نزدیک شود به منش ایشان.
5-خیلی از تشکل های فرهنگی فکر می نمایند حالا که نام"فرهنگی"بر روی این هاست دیگر کاری به سیاست و اقتصاد ندارند و خودشان را بی ربط به امور سیاسی می دانند ،غافل از اینکه خیلی از تفکرات غلط فرهنگی زاییده نظریات سیاسی است.قطعا کسی که بالفرض تفکر لیبرالی دارد،این نوع نگاه نه تنها بر سیاست و نوع نگاهش به حکومت تاثیر می گذارد بلکه بر روی عقاید فرهنگی و نوع زندگی کردن او هم تأثیر می گذارد .تشکل های فرهنگی باید کار سیاسی هم بنمایند منتها سیاسی کاری نکنند که بزرگترین ضرر هم برای خودشان و هم برای جامعه است ....یک تشکل فرهنگی باید خودش تولید کننده نگاه و تفکر سیاسی باشد باید قدرت تحلیل به مردم بدهد و برای رشد سیاسی مردم کمک نماید...حواسمان باشد که اگر تفکر سیاسی اشتباه گردد چه بسا دیگ اصلا کار فرهنگی هم فایده نداشته باشد...
6-عدم برنامه ریزی صحیح و عدم اولویت بندی امور ....
در هر صورت زمان محدود است و محدود تر از آن توان است پس نمی شود که تمام تفکرات و امور را اجرایی نمود.یک تشکل موفق لازم است مدیریت زمان را بداند و بهترین استفاده را از کمترین زمان بنماید.در هر صورت کار فرهنگی اجرا نشده زیاد است اما با توجه به همین محدود بودن زمان باید بین مهم و مهم تر اولویت بندی شود،برای اولویت بندی هم باید تحلیلگر خوبی بود تا بتوان تشخص داد که در هر برهه زمانی اهم کدام است و مهم کدام است؛ باید بتوان تشخیص داد از بین مشکلات فرهگی و کمبودها کدام مهم تر و خطرناک تر است و لازم است سریعتر جلویش گرفته شود.وقتی که برنامه ریزی شود و با توجه به اولویت پیش رفت هم تمرکز کاری بیشتر می شود و هم نتیجه مطلوب تر می شود ان شاء الله.
7-رقابت گرایی :رقابت گرایی مرحله ای فراتر از موازی کاری و البته خطرناک تر است،البته این آسیب کمتر در بین تشکل ها دیده می شود اما باید حواسمان بود که مبادا دچارش شویم...اگر روحیه رقابت گرایی در بین تشکل های هم راستا پیدا شود از آن هدف اصلی و دغدغه اصلی باز می مانند و دغدغه اصلی شان پیشی گرفتن از رقیب(!)می گردد.
سطحی نگری و عدم مدیریت صحیح منایع مالی و فرع دانستن کار تشکیلاتی نیز از دیگر آسیب هایی است که هرکدام به نوبه خود خطری بزرگ است...
در پایان لازم به ذکر است که مهمترین راه حل برای رها شدن از بحران آفت های تشکیلاتی خودسازی و تقوا است که هم زمینه سازی رشد است و هم زمینه ساز "رشدسازی" است
والسلام
پی نوشت :این آفات نه تنها در مورد تشکل های فرهنگی صرف بلکه در مورد تمامی تشکل ها می تواند وجود داشته باشد
به نظر شما آفات پیش روی یک تشکل چیست؟؟؟
- ۹۳/۰۷/۰۴
روز عرفه، روز رسیدن به غایت آمال عارفان و روز همجواری با عرش الهی است.التماس دعای فرج